داره یک سال میشه
باورم نمیشه همین دیروز بود که با چه هیجانی توی وبلاگم شروع به نوشتن کردم. از اون روز حدود یکسال میگذرد.
در نوشتن خیلی تنبل هستم ولی با این حال در این مدت خیلی چیزها از دوستانی که دور و برم بودن یاد گرفتم.
از آقای کاوه ی همه چیز دان بگیر تا دچار شیطون، از شیما، تارا، عاطفه، شهریار، شهاب، و حتی دوستانی که گاهی سر میزدند و من هم گاهی به آنها سر میزدم.
بخاطر همین میخواستم یک یادآوری به همه بکنم که خیلی خوشحالم که این همه دوست خوب دراین مدت پیدا کردم و همیشه به یادشان هستم.
+ نوشته شده در پنجشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت 0:1 توسط شیوا
|